خواب سرگردانی



امروز آخرین روز از زندگی قبلیمیه. گفتم قبلی، چون خیلی زودتر از زمانش، کنار گذاشتمش. همین الان برام قبلی محسوب میشه گرچه هنوز کسی نمی دونه. ولی فردا روز بزرگیه. فردا دیگه لازم نیست امید مسخره ای که هنوز اون ته مه ها چشمک می زنه رو نادیده بگیرم. نه دیگه فردا هیچ کس نادیده ام نمی گیره. فردا صبح همه خواهد فهمید من دیگه اون آدم قبلی نیستم، که من دیگه آدم نیستم. فقط ترکیبی از صبر و رنج و تنهایی ام. اون قدر دووم میارم که این سه تا می تونن کنار هم باشن، بدون واکنش دادن، بدون انفجار.

دلنتگ امروز خواهم شد که به طرز رویاگونه ای شیرینه. حتی آفتابی و بهترین حس رو داره بین همه روزهای چند سال اخیر. یاد کودکیم میندازه. ولی حرف منو باور کن که می گم این فریب روزگاره فقط برای این که فردا رو سخت تر کنه. که داغ مطرود زدن رو پیشونیمو ترسناک‌تر کنه سوک تر. 

به هر حال مهم نیست من چه حسی دارم! فردا روز بزرگ زندگیمه. فردا بالاخره باور می کنم که باید همه روزهای قبلی رو فراموش کنم و بیش تر چیزهایی که عمیقا می خواستم رو. باور کنم که امروز، آخرین روز بود. 



تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ماهور مدیا بیمه mgkif نمونه سوالات متون فقه Scott آموزش عربی به زبان ساده دانلود فایل ها فروشگاه بدلیجات خرید فروش صنایع دستی چرم دست دوز باضمانت سبک خاص کیف کفش کمربند سفال